امشب دلم هوس پرواز دارد 

تا در اين راه بندان آسمان 

مسافر حرمي شوم

که خورشيد هميشه در آنجا پرتو افشاني مي کند 

مشهد ، گنبد ، گلدسته

و کبوتران هميشه در پرواز

 

مي خواهم بر لب پنجره اي بنشينم که هميشه گشاده است 

و عطر دل انگيز اسپند و عود را استشمام کنم 

مي خواهم از دلتنگي هايي بگويم که راه نفسم را بند آورده 

 

مي دانم براي زيارتت

نياز نيست دست هايم را به پنجره فولادت گره بزنم

دور دور هم که باشم 

يقين دارم 

در ميان آنهمه همهمه زائرانت

صدايم را مي شوني 

 

به رسم هميشگي

دست بر روي سينه ام مي گذارم و مي گويم 

سلام بر تو

اى على بن موسى الرضا

اي الشمس الشموس

اي آقاي عطوف

اي امام رئوف 

 

براي ورود به بارگاهت اذن دخول مي خواهم آقا : 

پروردگارا 

بر درگاهي ايستاده ام 

از درهاي خانه پيامبرت (ص)

که درود تو بر او و آل اطهارش

...

براي ورود به اين بارگاه

نخست ار تو خداي خوبم اذن مي طلبم 

و بعد از رسول تو (ص)

و علي بن موسي الرضا (ع)

و سوم از فرشتگانت که مقيم هميشگي اين حرم شريفند 

پس

اي رسول خدا اجازه مي دهيد تا داخل گردم 

اي حجت خدا آيا وارد شوم 

آيا وارد شوم اي فرشتگان مقرب خدا 

 



نظرات شما عزیزان:

rosha
ساعت13:02---18 شهريور 1393
من ندیدم که کریمی به کرم فکر کند
به چه مقدار به زائر بدهم فکر کند
ازشما خواستن عشق است،ضررخواهدکرد
هرکه در وقت گدایی به رقم فکرکند
بهتر این است که زائر اگر آمد به حرم
دو قدم عشق بورزد دو قدم فکر کند
موقع دست به سینه شدن و عرض سلام
کربلایی شده هرکس به علم فکر کند
چون که از باب الجواد تو کسی داخل شد
خنده دار است که دیگر به قسم فکر کند...
ممنون ازشعرخوبتون


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








برچسب ها :ادامه مطلب